در هفته های آینده عرصه سیاسی کشور برای شروع یک کارزار جدی انتخاباتی آماده می شود . انتخابات مجلس دهم از آنجا که پس از رویداد حماسی خرداد 92 و قدرت یافتن دوباره ی جریانات اصلاح طلب و در شرایطی که طیف اکثریت مجلس نهم از نامزدهای رقیب دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت نموده و با اهداف و برنامه های دولت جدید همراه نیست از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است . 

از یک سو اصلاح طلبان در تلاشند تا با برنامه ریزی و هماهنگی های مورد نیاز ؛ اکثریت صندلی های مجلس را به دست آورند و بدینوسیله شرایط لازم را برای تقویت دولت و تسهیل مسیر آن برای اجرای اصلاحات مورد نظر مردم افزایش دهند و از سوی دیگر اصولگرایان نیز مصمم هستند با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند حاکمیت خود بر مجلس آینده را تداوم بخشند. 

بدیهی است که میدان سیاست در روند طبیعی خود ؛ عرصه رقابت میان عناصر سیاسی است که در پی آن گروهی اکثریت می یابند و گروهی دیگر در جایگاه اقلیت قرار می گیرند ؛ جابجایی جایگاه اکثریت و اقلیت در این فضای رقابتی هیچگاه به منزله حیات و مرگ سیاسی نیست و اگر جریانات سیاسی موفقیت در یک رقابت انتخاباتی را به منزله حیات ؛ و شکست در آن را مرگ سیاسی خود تلقی نمایند ممکن است ابزارهای حتی نامشروع و غیرقانونی را برای ادامه ی بقا و جلوگیری از مرگ خود مورد بهره برداری قرار دهند و لذا موجبات پیدایش یک زورآزمایی سیاسی سالم ؛ قانونی و باطراوت را در جامعه از بین ببرند و به جای " رقابت " به " جنگ " با یکدیگر بپردازند و باعث عدم برآورده شدن خواسته ها و نیز عدم تحقق حاکمیت اراده واقعی مردم گردند. 

هم اکنون می توان دو گرایش برای ورود به انتخابات مجلس دهم را  در جریان اصولگرا پس از ناکامی آن ها در انتخابات ریاست جمهوری تشخیص داد ؛ یک گرایش به عناصر معتدل ‍؛ معقول و آگاه به لوازم رقابت سیاسیِ قانونمندِ جریان یاد شده تعلق دارد که با توجه به رویکرد امیدوارانه مردم به اهداف و آرمانهای دولت تدبیر و امید که توسط دکتر روحانی و حامیان دولتش نمایندگی می شود ؛ انتظار ندارند که اکثریت قاطع خود در مجلس نهم را تکرار نمایند و در اندیشه سامان دهی اقلیتی قدرتمند در مجلس دهم هستند. 

اما گرایش دیگری نیز در جریان اصولگرا با دامنه دربرگیری عناصر افراطی این طیف دیده می شود که از نظر آنان نتیجه انتخابات مجلس دهم تنها به دو گزینه ی حیات و مرگ سیاسی شان محدود می شود و لذا برای ادامه بقا ؛ بهره برداری از هر اهرم و ابزاری را مجاز می دانند. تهدید های پیاپی به رد صلاحیت اصلاح طلبان ؛ حملات شدید به دولت ؛ تلاش برای افزایش توقعات مردم از دولت ؛ مطالبه ی استمرار تندروی در سیاست خارجی ؛ تشکیک در توافق هسته ای علیرغم حمایت قاطع رهبر معظم انقلاب از مذاکره کنندگان ؛ کوبیدن بر طبل انشقاق سیاسی داخلی ؛ تداوم حملات به بزرگان نظام و انقلاب و واکنش هیستریک به هر گونه انتقاد از دولت سابق ؛ نشانه های نگران کننده ای از تلاش این طیف برای فتح مجلس دهم با  استفاده از اهرم های در اختیار و پایگاه هایی است که در برخی منابع قدرت دارند . گرایشی نگران کننده که در پی تبدیل عرصه رقابت انتخاباتی به میدانی بلامنازع برای خود و تحدید فضای سیاسی کشور در آستانه برگزاری انتخابات مجلس است . 

روند افزایشی رادیکالیزه شدن مواضع طیف تندرو موجب حساسیت و پیچیدگی شرایط سیاسی کشور می شود . این واقعیت ؛ وظایف حامیان دولت را دوچندان می سازد .

 " هوشیاری و رفتار مدبرانه ی این نیروها و تلاش در آرام سازی فضا و سلب زمینه بهانه جوییها یک رسالت و مسئوولیت ملی و انقلابی است . در چنین شرایطی انتظار برخورد مسوولانه نسبت به اهداف و برنامه های دولت و رعایت حساسیت ها و توجه به ظرفیت های موجود توسط اصلاح طلبان و حامیان دولت انتظار زیادی نیست.
مطالب مرتبط
در هفته های آینده عرصه سیاسی کشور برای شروع یک کارزار جدی انتخاباتی آماده می شود . انتخابات مجلس دهم از آنجا که پس از رویداد حماسی خرداد 92 و قدرت یافتن دوباره ی جریانات اصلاح طلب و در شرایطی که طیف اکثریت مجلس نهم از نامزدهای رقیب دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت نموده و با اهداف و برنامه های دولت جدید همراه نیست از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است . 

از یک سو اصلاح طلبان در تلاشند تا با برنامه ریزی و هماهنگی های مورد نیاز ؛ اکثریت صندلی های مجلس را به دست آورند و بدینوسیله شرایط لازم را برای تقویت دولت و تسهیل مسیر آن برای اجرای اصلاحات مورد نظر مردم افزایش دهند و از سوی دیگر اصولگرایان نیز مصمم هستند با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند حاکمیت خود بر مجلس آینده را تداوم بخشند. 

بدیهی است که میدان سیاست در روند طبیعی خود ؛ عرصه رقابت میان عناصر سیاسی است که در پی آن گروهی اکثریت می یابند و گروهی دیگر در جایگاه اقلیت قرار می گیرند ؛ جابجایی جایگاه اکثریت و اقلیت در این فضای رقابتی هیچگاه به منزله حیات و مرگ سیاسی نیست و اگر جریانات سیاسی موفقیت در یک رقابت انتخاباتی را به منزله حیات ؛ و شکست در آن را مرگ سیاسی خود تلقی نمایند ممکن است ابزارهای حتی نامشروع و غیرقانونی را برای ادامه ی بقا و جلوگیری از مرگ خود مورد بهره برداری قرار دهند و لذا موجبات پیدایش یک زورآزمایی سیاسی سالم ؛ قانونی و باطراوت را در جامعه از بین ببرند و به جای " رقابت " به " جنگ " با یکدیگر بپردازند و باعث عدم برآورده شدن خواسته ها و نیز عدم تحقق حاکمیت اراده واقعی مردم گردند. 

هم اکنون می توان دو گرایش برای ورود به انتخابات مجلس دهم را  در جریان اصولگرا پس از ناکامی آن ها در انتخابات ریاست جمهوری تشخیص داد ؛ یک گرایش به عناصر معتدل ‍؛ معقول و آگاه به لوازم رقابت سیاسیِ قانونمندِ جریان یاد شده تعلق دارد که با توجه به رویکرد امیدوارانه مردم به اهداف و آرمانهای دولت تدبیر و امید که توسط دکتر روحانی و حامیان دولتش نمایندگی می شود ؛ انتظار ندارند که اکثریت قاطع خود در مجلس نهم را تکرار نمایند و در اندیشه سامان دهی اقلیتی قدرتمند در مجلس دهم هستند. 

اما گرایش دیگری نیز در جریان اصولگرا با دامنه دربرگیری عناصر افراطی این طیف دیده می شود که از نظر آنان نتیجه انتخابات مجلس دهم تنها به دو گزینه ی حیات و مرگ سیاسی شان محدود می شود و لذا برای ادامه بقا ؛ بهره برداری از هر اهرم و ابزاری را مجاز می دانند. تهدید های پیاپی به رد صلاحیت اصلاح طلبان ؛ حملات شدید به دولت ؛ تلاش برای افزایش توقعات مردم از دولت ؛ مطالبه ی استمرار تندروی در سیاست خارجی ؛ تشکیک در توافق هسته ای علیرغم حمایت قاطع رهبر معظم انقلاب از مذاکره کنندگان ؛ کوبیدن بر طبل انشقاق سیاسی داخلی ؛ تداوم حملات به بزرگان نظام و انقلاب و واکنش هیستریک به هر گونه انتقاد از دولت سابق ؛ نشانه های نگران کننده ای از تلاش این طیف برای فتح مجلس دهم با  استفاده از اهرم های در اختیار و پایگاه هایی است که در برخی منابع قدرت دارند . گرایشی نگران کننده که در پی تبدیل عرصه رقابت انتخاباتی به میدانی بلامنازع برای خود و تحدید فضای سیاسی کشور در آستانه برگزاری انتخابات مجلس است . 

روند افزایشی رادیکالیزه شدن مواضع طیف تندرو موجب حساسیت و پیچیدگی شرایط سیاسی کشور می شود . این واقعیت ؛ وظایف حامیان دولت را دوچندان می سازد .

 " هوشیاری و رفتار مدبرانه ی این نیروها و تلاش در آرام سازی فضا و سلب زمینه بهانه جوییها یک رسالت و مسئوولیت ملی و انقلابی است . در چنین شرایطی انتظار برخورد مسوولانه نسبت به اهداف و برنامه های دولت و رعایت حساسیت ها و توجه به ظرفیت های موجود توسط اصلاح طلبان و حامیان دولت انتظار زیادی نیست.

در هفته های آینده عرصه سیاسی کشور برای شروع یک کارزار جدی انتخاباتی آماده می شود . انتخابات مجلس دهم از آنجا که پس از رویداد حماسی خرداد 92 و قدرت یافتن دوباره ی جریانات اصلاح طلب و در شرایطی که طیف اکثریت مجلس نهم از نامزدهای رقیب دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت نموده و با اهداف و برنامه های دولت جدید همراه نیست از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است . 

از یک سو اصلاح طلبان در تلاشند تا با برنامه ریزی و هماهنگی های مورد نیاز ؛ اکثریت صندلی های مجلس را به دست آورند و بدینوسیله شرایط لازم را برای تقویت دولت و تسهیل مسیر آن برای اجرای اصلاحات مورد نظر مردم افزایش دهند و از سوی دیگر اصولگرایان نیز مصمم هستند با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند حاکمیت خود بر مجلس آینده را تداوم بخشند. 

بدیهی است که میدان سیاست در روند طبیعی خود ؛ عرصه رقابت میان عناصر سیاسی است که در پی آن گروهی اکثریت می یابند و گروهی دیگر در جایگاه اقلیت قرار می گیرند ؛ جابجایی جایگاه اکثریت و اقلیت در این فضای رقابتی هیچگاه به منزله حیات و مرگ سیاسی نیست و اگر جریانات سیاسی موفقیت در یک رقابت انتخاباتی را به منزله حیات ؛ و شکست در آن را مرگ سیاسی خود تلقی نمایند ممکن است ابزارهای حتی نامشروع و غیرقانونی را برای ادامه ی بقا و جلوگیری از مرگ خود مورد بهره برداری قرار دهند و لذا موجبات پیدایش یک زورآزمایی سیاسی سالم ؛ قانونی و باطراوت را در جامعه از بین ببرند و به جای " رقابت " به " جنگ " با یکدیگر بپردازند و باعث عدم برآورده شدن خواسته ها و نیز عدم تحقق حاکمیت اراده واقعی مردم گردند. 

هم اکنون می توان دو گرایش برای ورود به انتخابات مجلس دهم را  در جریان اصولگرا پس از ناکامی آن ها در انتخابات ریاست جمهوری تشخیص داد ؛ یک گرایش به عناصر معتدل ‍؛ معقول و آگاه به لوازم رقابت سیاسیِ قانونمندِ جریان یاد شده تعلق دارد که با توجه به رویکرد امیدوارانه مردم به اهداف و آرمانهای دولت تدبیر و امید که توسط دکتر روحانی و حامیان دولتش نمایندگی می شود ؛ انتظار ندارند که اکثریت قاطع خود در مجلس نهم را تکرار نمایند و در اندیشه سامان دهی اقلیتی قدرتمند در مجلس دهم هستند. 

اما گرایش دیگری نیز در جریان اصولگرا با دامنه دربرگیری عناصر افراطی این طیف دیده می شود که از نظر آنان نتیجه انتخابات مجلس دهم تنها به دو گزینه ی حیات و مرگ سیاسی شان محدود می شود و لذا برای ادامه بقا ؛ بهره برداری از هر اهرم و ابزاری را مجاز می دانند. تهدید های پیاپی به رد صلاحیت اصلاح طلبان ؛ حملات شدید به دولت ؛ تلاش برای افزایش توقعات مردم از دولت ؛ مطالبه ی استمرار تندروی در سیاست خارجی ؛ تشکیک در توافق هسته ای علیرغم حمایت قاطع رهبر معظم انقلاب از مذاکره کنندگان ؛ کوبیدن بر طبل انشقاق سیاسی داخلی ؛ تداوم حملات به بزرگان نظام و انقلاب و واکنش هیستریک به هر گونه انتقاد از دولت سابق ؛ نشانه های نگران کننده ای از تلاش این طیف برای فتح مجلس دهم با  استفاده از اهرم های در اختیار و پایگاه هایی است که در برخی منابع قدرت دارند . گرایشی نگران کننده که در پی تبدیل عرصه رقابت انتخاباتی به میدانی بلامنازع برای خود و تحدید فضای سیاسی کشور در آستانه برگزاری انتخابات مجلس است . 

روند افزایشی رادیکالیزه شدن مواضع طیف تندرو موجب حساسیت و پیچیدگی شرایط سیاسی کشور می شود . این واقعیت ؛ وظایف حامیان دولت را دوچندان می سازد .

 " هوشیاری و رفتار مدبرانه ی این نیروها و تلاش در آرام سازی فضا و سلب زمینه بهانه جوییها یک رسالت و مسئوولیت ملی و انقلابی است . در چنین شرایطی انتظار برخورد مسوولانه نسبت به اهداف و برنامه های دولت و رعایت حساسیت ها و توجه به ظرفیت های موجود توسط اصلاح طلبان و حامیان دولت انتظار زیادی نیست.ربیع صادقی

در